ایل شاهسون بغدادی و شهاب سنگ
ایل شاهسون بغدادی و شهاب سنگ
در هشتم جمادی الاول سال 1298 هجری قمری، در مکانی به نام بوغین، منزلگاه زمستانی(قشلاق) ایل شاهسون بغدادی، حدود سه ساعت قبل از غروب آفتاب، در آسمان صاف بین بوغین و اشتهارد ابر کوچکی ظاهر شد که بی درنگ در پی آن صدای ترسناکی به گوش رسید. خیلی از مردم به جنب و جوش افتادند و به درون چادرهای خویش هجوم بردند. آن ها در همان حال که به انتظار ایستاده بودند، 9 انفجار ترسناک تر شبیه صدای شلیک توپ را شنیدند. در پی این صداها از ابری که در آسمان پدید آمده بود چیزی شبیه دود خارج شد که همه به طور آشکار آن را دیدند. این دود به سمت زمین پائین آمد و در عمق حدود 2 متری زمین مدفون شد. چوپانی که در آن نزدیکی بود از نقطه ی دقیق اصابت آگاهی یافت و آن را با ترس به مردم نشان داد. تنی چند از مردم رفتند و سنگ را از خاک درآوردند. هدایت اله خان قاجار پسر عیسی خان بیگلربیگی، حکمران ایل، آن سنگ را در اختیار گرفت و گزارش واقعه را به تهران داد و سنگ را به آن جا فرستاد.
این نوشته ترجمه ای است از ترجمه. نخست ادوارد تایلر، کنسول وقت آمریکا، این متن را از سند فارسی به انگلیسی ترجمه می کند و سپس به سبب گم شدن سند فارسی، باقی اسناد در تاریخ به همین ترجمه استناد می کنند.
....
شهاب سنگ ورامین پس از سقوط به دربار ناصرالدین شاه برده و در آنجا نگهداری می شود. تا این که ناصرالدین شاه، مهندس معدن آلمانی به نام فرد دیچ را فرا می خواند. دیچ در گزارش خود درباره ی برخی از کانسارهای ایران، که در سال 1881 میلادی در مجله آلمانی به چاپ رسید، می گوید: در نیمه اول ماه می سال 1880 دعوت شدم که به حضور شاه برسم. شاه قطعه سنگی به وزن 400 گرم نشان داد که درخشندگی فلزی داشت و من از روی قشر ذوب شده ی خارجی آن پی بردم که نمونه مربوط به یک شهاب سنگ است. شاه تصور می کرد که این سنگ حاوی نقره است و به همین جهت در مورد ارزش آن از من پرسید. وقتی که گفتم ای سنگ از آهن و احتمالا نیکل تشکیل شده و ارزش علمی آن بیش از ارزش مادی آن است، شاه اجازه داد که تکه ای از آن سنگ را جدا کنم و برای آزمایش ببرم. شاه درباره ی علت وجودی شهاب سنگها و ماهیت شان پرسش هایی را مطرح کرد و سپس توضیح داد که این قطعه سنگ از شهاب سنگی به وزن حدود 45 کیلوگرم کنده شده که در نزدیکی دهکده ی با صدای رعد آسایی به زمین افتاده است.
مرجع: ماهنامه نجوم، اردیبهشت 1389 – محمد جواد ترابی